گردون

همه نوع سخن

گردون

همه نوع سخن

اگه بابام بفهمه!!!!!!

الو! 

سلام 

می تونم با سلیم حرف بزنم؟ 

بفرما ،خودم سلیمم ،شما کی هستین؟ 

جدآ ولی فکر نمی کنم عقلت سلیم باشه! 

آقا حرفتو بزن ،حال نداریم... 

پسر فردا بیا کلانتری ۱۳۳ شهر زیبا باهات کار دارم ،ضمنا حال نداری هم گوشی تلفنو بر ندار بزار بابات جواب بده 

؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ 

آقا ببخشید ،جناب سرهنگ من هیچ کاری نکردم  

اصلا من چراباید بیام کلانتری؟ 

تو داراب رو میشناسی؟ 

نه ! ما اصلا تو دوستامون داراب نداریم جناب سرهنگ 

 

آره جون خودت پس چرا نگفتی تو فامیلامون داراب نداریم گفتی تو دوستات 

به خدا جناب سرهنگ..... 

بس کن دیگه به من نگو جناب سرهنگ 

جنا.... آقا به خدا آگه بابام بفهمه پوست سرمو می کنه 

پس فردا بیا کلانتری قضیه رو بگو 

آقا بابام نمی زاره بیام بیرون، اخه به کنکور چیزی نمونده ،نمی تونم به جون شما 

جون خودت...

پس چند تا سووال می کنم جواب بده تلفنی 

چشم... 

کدومتون کیسه های شن مخصوص برف رو گذاشتین وسط اتوبان ،تا صد تا ماشین به هم برخورد کنه؟ 

آقا به خدا من به داراب گفتم خطرناکه و اگه بگیرنمون جرم داره ولی گوش نداد 

گفت میخواد یه حالی به پلیس بزرگراه بده که اینقدر زگیل مردم نشن 

آقا داراب جوگیر شده بود ،مثلا می خواست حال کنه؟ 

حال کنید؟ نه؟ 

آره آقا 

خوب سوویچ ماشین مامانشو از کجا دزدیده بود؟ 

 

آقا مثه اینه که شما همه چیزو میدونین ؟ 

آره پسر می دونم 

حالا کدومتون جواب ۲۰ نفر کشته رو که تو اتوبان داده می دین؟ هان؟ 

آقا ۲۰ نفر کشته شدن؟ 

آقا ترا بخدا به بابام نگین منو هم می کشه اونوقت میشه ۲۱ نفر... 

مزه نریز پسر ، اگه قول بدی دیگه جو گیر نشین و تو کنکور قبول بشی به بابات نمی گم 

جناب سرهنگ، گفتم نگو ....، ببخشید آقا شما چه پلیس نازی هستین! 

خوب حالا دیگه برو درستو بخون ، که اصلا زبان بلد نیستی 

آقا شما از کجا می دونین؟من.....؟ 

 

پسر چون من باباتم ،با موبایلم دارم حرف می زنم!!!!!

خط خطی

تو مقدمه گفتم یه جرقه: 

 

آره اینکه این وبلاگو راه انداختم هدف دارم هدف: 

حالا اینو بخون شاید بعدش بتونم حرف بزنم 

 

از کجا شروع کنم این خط بدون پایان را...

 

از نقطه ای شروع کردم ولی پایانی ندارد...

 

روز به روز دل تنگی ام بیشتر میشود...

 

دل تنگ چه چیزی یا چه کسی نمیدانم؟!؟!

 

اما جای خالی اش را در زندگی ام احساس میکنم...

 

مینویسم که فراموش نکنم روزگاران سرد و تاریک را...

 

مینویسم که فراموش نکنم روزگاران سخت سنگی را...

 

نوری شبیه...

 

نمیدانم شبیه چیست!!!

 

شدتش زیاد است...

 

نمیتوانم در آن نگاه کنم چشمانم را میازارد...

 

نه !!! شدت آن زیاد نیست

 

این چشمان من است که قدرت نگریستن در آن را ندارد...

 

در جاده های تاریک میدوم اما این جاده انتهایی ندارد...

 

این جاده تباهی است که من در آن پا نهاده ام...

 

مینویسم که فراموش نکنم روزگاران باد و باران را...

 

مینویسم که فراموش نکنم روزگاران تلخ وسوسه را...

 

جای خالی او در زندگی ام هیچ جایگزینی ندارد...

 

این جاده سیاه هدیه این روزگار است  . خیلی دوست دارم آن را پس بدهم...

 

و حالا تو ای یار بگو:


راه برگشت این جاده چیست؟!

چرا چشمان خسته ام سوی نگرش در این نور را ندارد؟!

 

این جای خالی مربوط به چیست؟!

 

ترسی که سراسر وجودم را فراگرفته آیا مربوط به افتادن در این جاده است؟!

 

نمیدانم...نمیدانم...نمیدانم...

 

غزه مثل نون شب؟؟؟ !!!

حالا خودتونو می زنین به خریت یا اینکه خدای ناکرده هستین ،تو نواره غزه مردم دارن زیر توپ و گلوله جون می دن شما دارین نگاه می کنین لااقل مثل فلسطینی ها در زمان جنگ ایران و عراق نقش ستون پنجم بازی کنین،منظورم اینه که فقط حرف نزنین یه پولی ،اسلحه ای، نیروهای بسیجی واسشون بفرستید . 

 

یه عده از بزرگترامون که اون موقع این انقلابو به ثمر رسوندن و دادن دست یه بی عرضه هایی مثل من و شما که حالا نمی تونیم نون شب خودمونو در بیاریم ،حالا دیگه به دلیل بی حوصله گی یا پوکی استخون و هزار درد و مرض فقط می تونن بشینن پای تیلیویزیون و واسه کودکان تکه پاره شده غزه گریه کنن ،بچه هایی که خونشون رنگین تر از خون بچه های ما که تو جشن تولدی تو گیشا (تهران) در زمان بمب باران و موشک باران عراق جزقاله شدن،ساناز ۴ ساله، مهدیه ۵/۳ ساله،فاطمه۹ ساله که این بچه ها تموم بدنشون سوخته بود ،همون فاطمه ای که تو کتاب فارسیش کودک فلسطینی و می خوند و واسش اشک می رخت که چرا اسراییل غاصب خونشونو به زور ازشون گرفته،ولی فاطمه هیچ وقت نفهمید که پدر و مادر همون سمیره که واسش اشک می ریخت و قلک خودشو پر از پول می کرد و واسش می فرستاد، در دفاع از صدام چه کارها که نمی کنن. 

ولش کن داریم ،می فهمیم  چی می گیم 

خب چرا یه کار اساسی واسه غزه نمی کنیم؟  

ببینیم دامون چه نظری داشته: 

چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
یادمون نره که همین برادر های فلسطینی ما در جنگ ۸ ساله بر علیه ایران می جنگیدن.
فراموش نکنیم که هر ملتی به اندازه ی لیاقتش زندگی میکنه.
این حق فلسطینی هاست که خون گریه کنن.
وقتی کشورهای عربی هیچ توجهی به این مساله ندارن ما....
وقتی توی ایران این همه بدبختی داریم به ما.... 

 

نه بابا اینقدر بی خیالی هم نمی شه که ،باید منطقی باشیم ،جو نگیردمون که به مشکل غزه بیندیشیم ولی در نظر داشته باشیم که غزه از هفته پیش که تو بحران افتاده نیست و یا اینکه مشکل از زمانیکه حماس یعنی دو هفته قبلش موشک می انداخت سر اسراییل نیست یا یک ماه قبلش و یا... 

ییهو جو نگیردمون و دادو بی داد کنیم ،اینو محکوم کنیم و خودمون هیچ کاری نکنیم ،با شعارو حرف هیچ کمکی نمی شه کرد. 

آقا هدف دارم هدف: 

اینکه چند تا نظرو ببینیم شاید بهتر (هرو از شر) بفهمیم 

 

*

نه تنها عربهای بی شرف و مسلمونی مرده بلکه انسانیت هم مرده گیریم فلسطینی ها حیوون باشند ولی هیچ کس با حیوون هم این جوری برخورد نمی کنه الان فلسطین بعد افغانستان بعد سومالی بعد ...
نمی دونم اون عربهای حرومزاده که شیعه ها رو مجوس میدونند و سنی ها را فرقه ناجیه پس چرا به سنی های وهابی فلسطینی کمک نمی کنند .
الموت لملک عبدالله الخائن
الموت لحسنی مبارک
الموت لبندر بن سلطان
الموت لامة العربی الجبون
الموت لاهل سنة و الجماعة الذی هم اخوة الاسرائیلیین و مساعدهم فی قتل الفلسطیین 

 

در رگهای ما خون جاری است و تا خون در رگهای ما جریان دارد در راه دفاع از آرمان مقدس جمهوری اسلامی ایران با دشمنان کافر همان گونه که در جنگ صدام دیکتاتور بگور رفته عراق پیروز شدیم می جنگیم. ما در صورت هرگونه تجاوز به میهن اسلامیمان ایران با پیروی از فرامین مقام عظمای ولایت آماده دفاع هستیم و شهادت را برای خود افتخار و سعادت دو دنیا می دانیم. لذا جنبش مقاومت اسلامی -مردمی حماس هم انشاء اله همان ما و همانند حزب الله لبنان درس عبرتی و کوبنده ای به رژیم تروریست اسرائیل بدهند و غزه را تبدیل به گورستانی برای گوساله های متجاوز اسرائیلی بکنند. زیرا در رگهای نظامیان غاصب اسرائیلی به جای جاری بودن خون جنگ در آن رگها جاری است. فرزند و خواهر شهید 

 

از رهبر معظم درخواست می نمایم مرزها را باز نمایند تا مسلمانان دیگر از افغانستان و پاکستان وهند وارد کشور شوند ومابا هم متحد وسازماندهی شویم واز طریق مرز عراق جلو برویم احتمالا امریکایی ها به ما حمله میکنند باید برادرانم طراحی دقیقی نماییم وشورای جنگ تشکیل دهیم دیگر از دولتی کمک نمی خواهیم فقط امت رسول الله ضمنا نمیشود دولت ایران را وارد جنگ نمود زیرا اینها منتظرند تا ایران حمله کند تا مظلوم نمایی کنند ودر چنین شرائطی افکار عمومی را علیه ما مسلمانان مینمایند ضمن اینکه جنگ ایران یعنییا نابودی کلی اسلام واقعی و دیگر چیزی برای تحقق ارمان های حسین نمیماند و اگر پیروز شویم باز هم کشور چند سال ازلحاظ صنعتی به عقب کشیده میشود در حالی که برد موشک های ما به قاره امریکا نمیرسد ونمیتوانیم ضربه جدی به او بزنیم پس فقط خودمان ضربه جدی خوردیم تازه هدف امریکا در جهت عقب ماندگی علمی ایران را تامین نمودیم اینها همه تازه در صورتی ست که مردم ما وقتی ماجنگ را شروع کردیم نگویند چرا حمله کردید به ماچه ما نمی خواهیم درگیر شویم پس بهترین اهکار این است که ما کشور ها را درگیرنکنیم چه ایران چه لبنان چه سوریه بلکه مردم کشورهای اسلامی را درگیر نماییم اولین هدف ماباید سرنگونی دولت های وابسته به دشمن باشد توسط خود ملتهایشان امت اسلامی باید بیدار شود تا بلایی که سر علی و زهرا و حسن وحسین اوردند سر مهدی نیاورند هدف بعدی ترور مبارک است واینکه خود مردم مصر برند بریزند در قصر مبارک وبه نیروهای لب مرزشان حمله کنند ومرز را فتح کنند و به سمت غزه حرکت کنند هم کمک ها را برسانند هم به اسراییلی ها حمله کنند الان من یک واقعیتی را میگویم که میدانم اسراییل با شنیدن این مطلب از ترس میمیرد اسراییل تو در محاصره هستی تودر محاصره ی مامسلمانان هستی پس ای احمق نیروهایت را بیاور لب تمام مرزهای فلسطین اشغالی چون ما سانت به سانتش را نیرو میگذاریم پیام به تمام مسلمانان عالم به طرف فلسطین با همدیگر حرکت کنید 

 

این هم چند نظر از دوستان داغ کرده ما،یک لیوان گل گاو زبون دعوتشون میکنم یه کم آروم بشن و فقط زبون بازی نکنن ،اگر الان ازشون بخواهیم بلند بشن و واسه جنگ زره بپوشن همشون که اغراقه ولی اکثرشون اسپاسم روده میگیرن. 

 

نتیجه گیری و میزاریم به عهده خودتون،؟؟؟؟